رگـــــــ بـارون...

شبــــــــ نوشــــــــــــته های دلـــــــــــــــم

روزیــــــــــــــــــــ...

 

 

روزی برایت عزیزمیشوم...
آنقدرکه درحضورهمه به تمام اشتباهایت اعتراف میکنی...
دربرابرم زانومیزنی٬اشک میریزی...
زیرلب آرام زمزمه میکنی:"مراببخش"..!
آنروز بدن سردوبی جان مرادرتابوت بردوش میکشی..
تاآخرین قدم هایمان راباهم بزنیم...!
برای یکبارهم شده ازنبودنم قلبت به دردمی آید...
آنروز رادوست دارم
زیراصادقانه ترین روزمن وتوست!
آنروزدوباره خواهی گفت:
برای آخرین باربه من فرصت جبران بده...
ولی درجواب خواهی شنید:
بگولا الله الا الله

[ دو شنبه 27 بهمن 1393برچسب:مرگـــــــ,, ] [ 18:22 ] [ ملینا ] [ ]